دانلود پروژه جشن در ایران باستان به صورتword
در فرهنگ هاي فارسي، اغلب در برابر واژه جشن دو معنا مي آيد:
يكي مجلس شادي و ميهماني، و ديگري عيد . در اوستا، كتاب ديني ايرانيان باستان، اين واژه به صورت(يسنه) و در پهلوي به شكل(يشن)و(جشن) آمده كه از مصدراوستايي يز به معناي پرستيدن و ستودن است. در ايران باستان ظاهرا اغلب جشن ها، يا دست كم مهمترين آنها، اهميت و جنبه ديني داشتند ودر آنها به ستايش و پرستش ايزدان – كه موجوداتي مينوي و الهي بودند – مي پرداختند.
از اين رو تمام روزهاي مقدس و عيدها را جشن مي خواندند.با اين همه جشن همواره هم معناي شادي كردن نبوده است . مواردي، هر چند اندك شمار، را مي توان ياد كرد كه جنبه سوگواري داشته اند: سوگ سياوش، از آيين هاي كهن اقوام ايراني ، يكي از مشهورترين آنهاست.
بدين ترتيب در اصل جشن به معناي مراسمي دسته جمعي در بزرگداشت رويدادهاي تاريخي يا ديني بوده كه همراه با آيين هايي خاص و به ويژه سرود خواني و نيايش خواني برگزار مي شده است.
تقريبا در همه جوامع بشري مجموعه اي از جشن ها وجود دارد كه همگي آنها را ميتوان به پنج گروه تقسيم كرد :
باستاني –اسطوره اي ، مذهبي، ملي – ميهني، خانوادگي، و منطقه اي – محلي.
جشن ها و آيين هاي باستاني – اسطوره اي اغلب در بزرگداشت رويدادي باستاني، و همراه با يادآوري وحتي گاه اجراي روايت هاي اسطوره اي اند.
در حالي كه جشن هاي مذهبي بيشتر با اعتقاد در آميخته اند ، و در بزرگداشت سالروز تولد يا در گذشت بزرگاناديان يا رخدادهاي ديني هستند.گروه سوم شامل بزرگداشت رويدادهاي سياسي و ملي است، و در گروه چهارم هم مناسبت هاي خانوادگي نظير تولد و ازدواج ومرگ جاي مي گيرند و سرانجام گروه پنجم هم جشن هايي هستند كه به مناسبت هاي خاص مثلا انگور چيني و درو، به صورت محلي، برگزار مي شوند.
اغلب پژوهشگران جشن هاي به يادگار مانده از عهد باستان را بر دو گونه مي دانند :
يكي اعياد ديني و ديگري اعياد ملي. گاهانبارها مشهورترين جشن هاي ديني زردشتي هستند و مهرگان و سده را هم همگان در زمره جشن هاي ملي مي آوردند . با اين حال بر سر نوروز اختلاف نظر وجود دارد و گروهي بدان جنبه ديني مي دهند و كساني هم آن را در شمار جشن هاي ملي ذكر ميكنند و سبب را نيامدن نام آن در اوستا مي دانند و اين كه بر خلاف گاهانبارها، در متون اصلي دين زردشتي ذكري ازنوروز نيامده است
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.